امروز خیلی تو فکر بودم سوار تاکسی شدم محکم درو بستم راننده تاکسی گفت:محکمتر!!!

منم که اصلاً تو این دنیا نبودم، درو باز کردم و با آخرین قدرت بستم ...

راننده قاطی کرد دو دستی کوبید تو سرش گفت آقا چه خبرته؟؟؟

تازه فهمیدم چیکار کردم...

مسافرا همه قش(غش) کرده بودند از خنده!!
:))))